جدول جو
جدول جو

معنی حسن برقی - جستجوی لغت در جدول جو

حسن برقی
(حَ سَ نِ بَ)
ابن خالد. ابن شهرآشوب، تفسیر منسوب به امام حسن عسگری را تألیف این مرد میداند. (ذریعه ج 4 ص 271)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ سَ نِ بَ)
صنعانی بن عبدالاعلی. محدث است. در تاریخ اسلام، عنوان محدث جایگاهی رفیع دارد. محدثان کسانی بودند که با تکیه بر حافظه قوی، دقت علمی و تقوای فردی، روایات پیامبر اسلام را از طریق زنجیره ای از راویان نقل می کردند. آنان نه تنها روایت گر، بلکه نقاد حدیث نیز بودند و با طبقه بندی راویان، به اعتبارسنجی احادیث کمک شایانی کردند. آثار بزرگ حدیثی نتیجه تلاش محدثان است.
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ حَقْقی)
ابن مصطفی پاشا وزیر اشقودره ای. وزیر دولت عثمانی بود و معزولاً در 1313 هجری قمری در حلب درگذشت. دیوان شعر ترکی دارد. (هدیه العارفین ج 2 ص 303)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ رَ)
ابن هبه الله بن محفوظبن حسن بن محمد بن حسن بن احمد بن حسین، معروف به ابن صصری ربعی ثعلبی دمشقی (537- 586 هجری قمری). او راست: ’رباعیات التابعین’ در حدیث و چهار کتاب او در هدیهالعارفین (ج 1 ص 279) و نیز در اعلام زرکلی (چ 1 ص 242) یاد شده است
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ سَ)
ابن عبدالله بن احمد قرشی. خود و برادرش عبدالله بن عبدالله منجم بوده و کتابی به نام بغیهالطالب در نجوم به ایشان منسوبست. (ذریعه ج 3 ص 134)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَنِ بَ)
شاعر ترک درگذشتۀ 994 هجری قمری او راست: تعلیقه بر ’فوائد ضیائیه’ جامی. (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَنِ بَ)
ابن عبدالله بن محمد بخشی حلبی (1111- 1190 هجری قمری) او راست: بهجهالاخبار و دیوان و شش کتاب دیگر که در هدیهالعارفین (ج 1 ص 300) یاد شده است
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ بَ)
ابن علی بن محمدعوض مقری دمشقی. شاعر و صاحب دیوان و مؤلفات است و در 1214 هجری قمری درگذشته است. (زرکلی چ 1 ص 234)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ بُ سَ)
ابن کوسج عمر واعظ جامع قلعه و درگذشتۀ 1066 هجری قمری او راست: رسالۀ تعدیل الارکان در نماز. (هدیه العارفین ج 1 ص 291)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ بَ)
ابن یسار، مکنی به ابوسعید. یکی از زهاد هشتگانه است. در مدینه به سال 21 هجری قمری متولد و در بصره به سال 110 هجری قمری درگذشت و قبرش در مغرب شطالعرب است. پدرش ابوالحسن یسار از مردم میسان بصره بود. او راست: ’تفسیر قرآن’، ’رساله فی فضل مکه’ و کتاب ’الخلاص’. و صاحب بیان الادیان او رامرجع فرقۀ حسنیه از معتزله دانسته است. وی از پیشوایان طریقت صوفیه است و از انس بن مالک علم فرا گرفته و خدمت هفتاد تن از اصحاب بدر را دریافته است. (ابن الندیم). صوفیه او را مرید امیرالمؤمنین علی (ع) گویند و حبیب عجمی پیر طریقت داود طائی مرید حسن بصریست. کنیت او را بعضی ابوعلی و برخی ابومحمد و گروهی ابوسعید گفته اند. و از او آمده است: ان صحبه الاشرار نورث سوءالظن بالاخیار. (کشف المحجوب). گویند: وقتی کسی، قسم به طلاق زن خورد که حجاج در دوزخ است. سپس نزد حسن رفت و از او در امر این قسم پرسید او گفت چیزی بر تو نیست چرا اگر حجاج در دوزخ نباشد، زنای تو نیز با زن خود زیانی نخواهد داشت. رجوع به هدیهالعارفین ج 1 ص 265 و کشف الظنون و اعلام زرکلی چ 1 ص 243 و تجارب الامم ج 2 ص 159 و تاریخ الخلفا ص 73 و 165 و تاریخ گزیده و البیان و التبیین جاحظ، و عیون الاخبار، و الوزراءو الکتاب ص 102 و نزهه القلوب ج 3 ص 38 و تاریخ سیستان و عیون الانباء و المعرب جوالیقی و سبک شناسی و حبیب السیر و از سعدی تا جامی و تاریخ علم کلام شبلی و ابن خلکان و خاندان نوبختی ص 33 و شدالازار و کتاب النقض ص 38و المصاحف و تذکرهالاولیاء ج 1 ص 22 و مجمل التواریخ و القصص و غزالی نامه و سیره عمر بن عبدالعزیز و روضات الجنات شود. حسن بصری در ادبیات فارسی نشانۀ زهد و تقوی است و نامش در اشعار بسیار آمده است:
گفت زآن فصلی خدیجه با حسن
تا بدان شد وعظ و تذکیرش حسن.
مولوی (مثنوی ص 10 س 13)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ بَ)
ابن محمد بن عمروک قرشی تیمی بکری، ملقب به صدرالدین و مکنی به ابوعلی نیشابوری دمشقی. محتسب صوفی بود و مصر را سیاحت کرد و در آنجا در 656 هجری قمری درگذشت. او راست: ’اربعی البلدان’ ذیل تاریخ دمشق از ابن عساکر. (هدیهالعارفین ج 1 ص 282)
لغت نامه دهخدا
(حَسْ سو نِ بُ)
حسین بن احمد بن حسن. درگذشتۀ 1332 هجری قمری او راست: تاریخ کوفه که در 1357هجری قمری در نجف به تصحیح محمد صادق بحرالعلوم و مقدمۀ محمد رضا شبیبی چاپ شده است. و کتب دیگر او در ذریعه ج 3 ص 78، 138، 151، 164، 250، 280، 282، 285، 286، 290، و ج 4 ص 166، 212، و ج 5 ص 124 و 293 و ج 7 ص 14 وج 8 ص 91، 104 و ج 10 ص 112 و ج 11 ص 56، 104 آمده است
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ رِقْ ق)
ابن داود. کتاب وی مورد تقلید ثعلب درتألیف کتاب ’الفصیح’ بوده است. (ذریعه ج 3 ص 157)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ مَ)
ابن عضدالدوله و برادر متوکل علی الله ملک اندلس بن یوسف بن هود جذامی شاعر صوفی مکنی به ابوعلی بود، و با یهود ارتباط میگرفت و به ایشان علم می آموخت. در مرسیه در 633 هجری قمری / 1236 میلادی متولد و در دمشق 697 هجری قمری / 1298 میلادی درگذشت. (زرکلی چ 1 ص 230)
ابن علی بن محمد طائی فقیه اهل مرسیه مکنی به ابوبکر مالکی (412-498 هجری قمری). او راست: ’المقنع’ در شرح لمع. (هدیه العارفین ج 1 ص 278)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ هَِ رَ)
شیخ حسن هروی، او راست: ’انقلاب طوس’ که در 1336 هجری قمری چاپ شده است
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ صِ)
ابن حسن مثنی حسینی حنفی. او راست: ’وظائف القضاه’ و ’ترجیح البینات’ که در 1289 هجری قمری نگاشته است. (هدیهالعارفین ج 1 ص 1302)
لغت نامه دهخدا
(طَ بَ)
حسن بن فضل طبرسی. ملقب به رضی الدین، مکنی به ابونصر. او راست: کتاب مکارم الاخلاق که در سال 1300 هجری قمری در بولاق مصر با کتاب الوسیله العظمی فی شمائل المصطفی خیرالوری تألیف ابی المکارم زین الدین پیرمحمد دده، در حاشیه اش بطبع رسیده، و نیز در سال 1304 درمطبعۀ محمد مصطفی، و در سال 1311 هجری قمری در مطبعه عثمانیه و هم در آن سال در مطبعۀ میمنیّه، و همچنین در سال 1318 هجری قمری با کتاب تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق ابن مسکویه در حاشیه اش چاپ شده است، در مطبعۀخیریه نیز در سال 1303 هجری قمری بطبع رسیده است. (معجم المطبوعات ستون 1228). کتاب مکارم الاخلاق، در سال 1314 هم در تهران چاپ سنگی شده و کتب ذیل هم در حاشیۀ آن با کمال نفاست چاپ شده است: 1- طهارهالاعراق. 2- ترتیب السعادات. هر دو از تألیفات ابوعلی مسکویه. 3- کتاب التحصین و صفات العارفین. 4- کتاب الفصول فی دعوات اعقاب الفرائض. هر دو تألیف احمد بن محمد بن فهد الحلی. رجوع به روضات الجنات ص 512 و صص 184- 185 شود. و صاحب ریحانه الادب آرد: حسن بن علی بن محمد بن علی بن حسن طبرسی یا طبری مازندرانی. مشهور به عمادالدین طبرسی یا طبری. از فحول و اکابر علمای امامیه و فقیهی است. بصیر و محدثی خبیر و متکلمی نحریر و از معاصرین محقق حلی و خواجه نصیر طوسی و نظائر ایشان بوده و مصنفات جیدۀ بسیاری در فقه، حدیث و تحقیق حقایق اصول مذهب و تشیید مبانی دین مقدس اسلامی و دیگر فنون متنوعه داشته و فتاوی او در کتب فقهیه متأخرین منقول و از او به عماد طبرسی یا طبری و گاهی بعمادالدین طبرسی یا طبری تعبیر کنند... سال وفاتش به دست نیامده، ولی از تاریخ تألیف اسرارالامامه ’که در سال 698 هجری قمری تألیف شده’ معلوم است تا این سال حیات داشته است و نیز گفته اند این کتاب غیر از اسرارالامامه فضل بن حسن طبرسی است، او از طبرستان مازندران است. (از ریحانه الادب ج 3 ص 127، 128). صاحب الذریعه در نسبت ’اسرارالامامه’ (ج 2 ص 40) نویسد: الشیخ المتکلم الفقیه عمادالدین الحسن بن علی بن محمد بن الحسن الطبرسی المعروف بالعماد الطبری او عمادالدین الطبری عند نقل اقواله فی الفقه و هو صاحب کامل البهائی الذی الفه سنه 675 (هجری قمری) و صرح فیه بانه مازندرانی (انتهی موضع الحاجه منه). خود وی در مقدمۀ کتاب کامل بهائی نویسد: ’در ملک مازندران که مولد مصنف این کتاب است’ ولی از شهری که در آن تولد یافته نام نمیبرد
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ طَ بَ)
ابن محمد بن اسماعیل بن حسن بن زید بن حسن. صاحب طبرستان که در 250 هجری قمری دعوت آشکار کرد و در مازندران در 270 هجری قمری درگذشت. او راست: ’البیان’ و ’الحجه’. (ذریعه ج 5 ص 30). و گاهی وی را به لقب داعی کبیر و گاهی حسن بن زید خوانند و فرزندان وی تا سال 316 هجری قمری با طاهریان و صفاریان و سامانیان در کشمکش بوده اند. رجوع به علویان طبرستان و نیز رجوع شودبه ابن ندیم ص 274 و تاریخ طبرستان ص 240 و کامل ابن اثیر ج 7 ص 49 و 98 و تاریخ اسلام دکتر فیاض ص 200 و تاریخ الخلفاء ص 112 و ذریعه ج 4 ص 286 و زرکلی ص 226 شود
لغت نامه دهخدا
(طَ بَ)
ابوعلی حسن بن قاسم الطبری. از علمای شافعیه است ووی راست: کتاب مختصر مسائل الخلاف فی الکلام و النظر. و صاحب قاموس الاعلام آرد: یکی از مشاهیر فقهای شافعی است علم فقه را از ابوعلی بن ابی هریره اخذ کرده، در بغداد مشغول تدریس بوده است. اثر موسوم به ’المحرر فی النظر’ وی نخستین تشبثی است که در علم خلاف بعمل آمده و دو تألیف مسمی به الافصاح، و العده در فقه داردو کتابی دائر بر ’جدل و اصول فقه’ نیز نگاشته است. او بسال 305 هجری قمری درگذشته است. (قاموس الاعلام ترکی). رجوع به ابوعلی حسن بن قاسم طبری، ابوعلی حسین بن قاسم در همین لغت نامه و الاعلام زرکلی ج 2 ص 446 شود
لغت نامه دهخدا
(حَسَ نِ عِ)
ابن محمد بن علی، مکنی به ابوعلی حلبی. شاعر. درگذشتۀ 803 هجری قمری او راست: الدرالنفیس و جز آن که در هدیهالعارفین (ج 1 ص 287) آمده است
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ رِ)
ابن اسد بن حسن مکنی به ابونصر نحوی. در روزگار نظام الملک به وزارت رسید و در پیرامون 487 هجری قمری درگذشت. او راست: ’الزبد فی معرفه کل احد’ و سه کتاب دیگر او درهدیه العارفین ج 1 ص 277 و روضات ص 221 یاد شده است
ابن ابراهیم بن علی بن برهون قاضی واسط شافعی (433- 528 هجری قمری). او راست: ’الفتاوی’ و ’فوائد المهذب’. (هدیه العارفین ج 1 ص 279) (زرکلی 221)
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ رِ بَ)
مطابق نسخۀ لکلرک از ابن البیطار، و در اصل ابن البیطار چاپی، حجر بارقی. رجوع به حجر بارقی شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ خَ رَ)
ابن عبدالله بن احمد خرقی حنبلی مکنی به ابوعلی فقیه. متوفی در عید فطر. او راست: مختصر در فروع حنبلی و در 299 هجری قمری 912/ میلادی درگذشت. (تاریخ بغدادج 8 ص 59) (کامل ابن اثیر ج 8 ص 4) (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ رَسْ سی)
مکنی به ابوهاشم. نهمین تن از ائمۀ رسی در سعدا از 426 تا 430 هجری قمری فرمانروایی کرد
لغت نامه دهخدا